درباره وبلاگ


سلام دوست عزیزم، از اینکه به angelicallover قدم گذاشتی و باعث خوشحالی من شدی ممنونم. امیدوارم لحظات خوبی رو توی angelicallover سپری کنی. در ضمن، اگه درباره بیوگرافی من کنجکاوی، به پروفایلم سر بزنيد
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 24
بازدید ماه : 344
بازدید کل : 97539
تعداد مطالب : 65
تعداد نظرات : 43
تعداد آنلاین : 1

فال انبیاء
فال انبیاء

فرشته ی عاشق




يه سیلی زد و گفت: تو بهم خیانت کردی!!!

گفتم: تو هم بکن...

چند ماهي گذشت....

 

سوار ماشین عروس ديدمش...

 

با خنده اومد طرفمو گفت: دیدی منم تونستم..

خندیدم و رفتم...

بعد يه ماه که تو بيمارستان بستري بودم فهمید سرطان داشتم...!!!

اومد ملاقاتمو و گفت: خیلی بی معرفتی...

چرا اینکارو کردی؟!!!

اشک تو چشام جمع شد...

بهش گفتم: من تو عروسیت خندیدم...

 

       ...ولی تو توی ختمم گریه نکن...



پنج شنبه 8 آبان 1393برچسب:, :: 9:6 ::  نويسنده : کامران

ﺍﺯ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ؟ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : " ﻋﺸﻘﻢ " ﺭﺍ ... ﮔﻔﺘﻨﺪ : "ﻋﺸﻘﺖ " ﮐﯿﺴﺖ ؟؟ ﮔﻔﺖ : " ﻋﺸﻘﯽ" ﻧﺪﺍﺭﻡ !! ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺑﺮﺍﯼ " ﻋﺸﻘﺖ" ﺣﺎﺿﺮﯼ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﮐﻨﯽ .... ؟ ﮔﻔﺖ : ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻋﺎﻗﻼﻥ ﻧﻤﯿﺸﻮﻡ، ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ... ، ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ... ﺩﻭﺭ ﻧﻤﯿﺰﻧﻢ .... ﻭﻋﺪﻩ ﺳﺮ ﺧﺮﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﻫﻢ ...ﺩﺭﻭﻍ ﻧﻤﯿﮕﻮﯾﻢ .. ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ .... ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ، ﺗﻨﻬﺎﯾﺶ ﻧﻤﯿﮕﺬﺍﺭﻡ، ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﻤﺶ ... ﺑﯽ ﻭﻓﺎﯾﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ، ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ .. ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ .. ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻧﺶ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ... ﻏﻤﺨﻮﺍﺭﺵ ﻣﯿﺸﻮﻡ ... ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﺗﻨﻬﺎﯾﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ... ، ﺍﮔﺮ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺷﺖ ..، ﺍﮔﺮ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﮐﺮﺩ ، ﺍﮔﺮ ﺑﯽ ﻭﻓﺎ ﺑﻮﺩ .. ﺍﮔﺮ ﺗﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩ ﭼﻪ ... ؟ ﺍﺷﮏ ﺑﺮ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺣﻠﻘﻪ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ " ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ" ﻧﻤﯿﺸﺪﻡ ..........



پنج شنبه 8 آبان 1393برچسب:, :: 9:4 ::  نويسنده : کامران

سلامتی روزی ک مامانم میاد تو اتاقم میگه پاشو دیگه پسرچقد میخوابی؟میاد نزدیکتر تکونم میده بازم میبینه بیدار نمیشم با جیغش بابام میاد تو اتاقم میبینه پسر شیطونش آروم خوابیده...

 

سلامتیه اون روز...

روزی که داداشم میگه داداش جونم توروخدا چشماتو باز کن قول میدم داداش خوبی باشم برات یه بار دیگه نگام کن...

 

روزی که داداش بزرگم پشت در غسالخونه داد میزنه آروم تر بشوریدش تنش درد میگیره...

 

روزیکه مامانم با گریه میگه پسر میخواستم لباس دامادیتو ببینم حالا دارم کفنتو میبینم..

 

سلامتیه روزی که خیلیا که ادعا میکردن دوسم دارن حتی نمیان واسه آخرین بار ببینمن...

 

سلامتیه روزی که خیلیا میگن آخیییییش راحت شدیم سلا



پنج شنبه 8 آبان 1393برچسب:, :: 9:0 ::  نويسنده : کامران